تاریخ پر فراز و نشیب ایران در كنار مبارزات مردم مبارز و حق جو، نشان از بی عدالتی ها و زورگوی های حاكمان وقت و مظالم آنان دارد. زورگویی ها و هتك حرمت هایی كه حد و مرزی برای آن وجود نداشت و حتی اماكن مقدس نیز از آن در امان نبودند. یكی از این نمونه بی احترامی ها در 21 تیر 1314 توسط نیروهای نظامی رضا خان به وقوع پیوست زمانی كه نیروهای نظامی وابسته به حكومت با یورش مسلحانه به حرم امام رضا(ع)، متحصنین معترض به سیاست های غلط حكومت را آماج خشم خود قرار دادند.
رضاخان كه در آغاز حكومت خود، برای فریب افكار عمومی، چهره ای موافق دین، به خود گرفته بود، پس از مدتی به اندیشه های ضد دینی روی آورد و با تقلید كوركورانه از كشورهای غربی و یا وابسته به غرب مجری سیاست های غلط آنان در ایران شد.
او در سفر به تركیه و دیدار با آتاتورك، تصمیم گرفت با انجام به اصطلاح اصلاحاتی، ایران را مانند تركیه، از آنچه 'مظاهر تمدن غرب' خوانده میشد، بهرهمند كند. تغییر كلاه سنتی مردم به كلاه شاپو، كشف حجاب، از جمله این اقدامات اصلاحی بود .
رضا خان علی رغم ادعای دوراندیشی و درایت در امر سیاست و خود بزرگ بینی در این زمینه، از این مساله غافل بود كه برخی اقدامات او كه مستقیما ضد ارزش های دینی است با توجه به جایگاه ویژه دین و مذهب در زندگی مردم ایران به بن بست می رسد و او در فرآیند اجرای این سیاستها با مخالفت و مقاومت عمومی مواجه خواهد شد.
مردم فارس و آذربایجان اولین گروهی بودند كه به مقابله با این تهاجم فرهنگی پرداختند و سپس مردم خراسان در قیامی بینظیر پایههای بظاهر مستحكم حكومت را آن چنان لرزاندند كه این دیكتاتور مضطربانه به نیروهای نظامی خود هشدار داد:'اگر بیش از این مسامحه كنید و تعلل ورزید، نه كلاه بر سر شما و نه تاج بر سر من باقی خواهند گذارد'.
با اجباری شدن كلاه بینالمللی و شاپو برای مردان و زمزمههای حجابزدایی زنان روحانیت بیدار و آگاه پس از شنیدن شكستن این حریم توسط دولتیان در جشنها، به طور مخفی جلساتی به منظور مقابله با همه گیر شدن آن تشكیل دادند.
در این زمان نیز شهربانی مشهد برای بهكارگیری كلاه فرنگی در مقام اعمال قدرت برآمد و به دریدن كلاه سابق و بازداشت بیكلاه ها اهتمام ورزید. در نتیجه این اعمال از سوی ماموران شهربانی، در شب 19 تیرماه مردم مشهد در مسجد گوهرشاد جمع شدند و شیخ محمدتقی گنابادی معروف به شیخ بهلول واعظ ، مردم را به ایستادگی در برابر حكومت فراخواند.
او در منبر سخنان تندی ایراد و شنوندگان را كاملاً تحت تاثیر قرار داد و از مردم خواست در حرم علی بن موسی الرضا(ع) تحصن كنند؛ گزارش بستنشینی مردم در حرم امام هشتم، به رضا خان رسید، او به مأموران نظامی مشهد دستور صریح داد كه اگر تا فردا صبح، مردم پراكنده نشوند، به بالاترین حد مجازات نظامی گرفتار خواهند شد.
علی رغم تهدید نیروهای شهربانی مشهد به مردم متحصن ، جمعیت كماكان در مسجد بست نشسته بودند، نیروهای شهربانی كه خود را عاجز یافتتند به استانداری متوسل شدند و استاندار از ارتش خواست كه مردم متحصن را پراكنده كند.
نیروهای ارتش به سركوبی مردم همت گماشت؛ آنها در تاریخ 21 تیرماه صحن و حرم علی بن موسی الرضا و مسجد گوهرشاد را محاصره و به سوی تحصنكنندگان تیراندازی كردند كه در نتیجه، عده زیادی از زائران و متحصنین معترض به سیاست های غرب زده رضا خان، به شهادت رسیدند.
شمار شهدای این فاجعه بر اساس آمار رسمی حكومت و آمار غیر رسمی كه از سوی مردم عنوان می شد بین دو تا پنج هزار نفر اعلام شد و حدود یك هزار و 500 نفر نیز دستگیر و زندانی شدند. پس از این رویداد تلخ شهر مشهد در سوگ و اندوهی عمیق فرو رفت.
حرمت شكنی مسجد آن هم در صحن مطهر امام هشتم (ع) كه در طول تاریخ پناهگاهی مطمئن و امن برای مردم بود نشان داد كه سلطه گران برای رسیدن به اهداف شوم هیچ محدودیتی را برای خود قائل نیستند و حكومت پهلوی با اقدام به این عمل، لكه ننگی را در پرونده سیاه خود به ثبت رساند كه برای همیشه در تاریخ این مرز و بوم ماندگار شد و هیچ گاه تلخی آن از اذعان عمومی پاك نشد.
*تصویر الصاقی به گزارش نمای بیرونی مسجد گوهر شاد در آن زمان است.
اطلاع**9131**1717